گروه جهاد و مقاومت مشرق- کتاب «دولت يهود» از جمله منابع پايه و اصلي انديشه سياسي صهيونيسم مي باشد. اين کتاب که بيش از يک قرن از نگارش آن مي گذرد ، اساسنامه تشکيل دولت صهيونيستي به شمار مي رود که رژيم اشغالگر قدس بر اساس آموزه هاي آن تاسيس گرديده. اين کتاب تا کنون در ايران ترجمه نشده است و نخستين بار است که پايگاه خبري و تحليلي مشرق ، اقدام به برگردان فارسي آن مي نمايد.
اميد است که اين نخستين گام در جهت تعميق هر چه بيشتر دشمن شناسي در ميان جوانان و باورمندان به آرمان فلسطين بوده و مورد قبول قرار گيرد. بخش پنجم از نوشته هرتسل تقديم علاقمندان مي گردد:
**فصل سوم
*شرکت يهودي
*خطوط اصلي:
طراحي اين شرکت بر اين اساس بوده که اين شرکت، نسبتاً بزرگ باشد تا بتواند اراضي را به دست آورد. مي توانيم آنرا «شرکت حقوقي يهودي» نامگذاري کنيم. اگرچه اين شرکت نمي تواند در حدّ و اندازه يک نهاد حاکميت ظاهر شود. اما مأموريت آن، يک مأموريت استعماري صرف است.
اين شرکت، به عنوان يک شرکت مشارکت کننده و تابع قانون انگليس و در حمايت اين کشور ايجاد خواهد شد.مرکز اصلي اين شرکت در لندن قرار خواهد داشت. اکنون نمي توانم سرمايه اوليه اين شرکت را برآورد کنم. اين مسأله را به سرمايه داراني واگذار مي کنم که به ما کمک مالي مي کنند. اما براي اينکه اين موضوع را مبهم رها نکرده باشيم، در اينجا سرمايه اوليه شرکت را به طور تقريبي يک ميليارد مارک(نزديک به پنجاه ميليون جنيه استرليني يا دويست ميليون دلار امريکا) تعيين مي کنم. شکل و شيوه مشارکت ها و کمک ها –که بعداً بيان خواهم کرد- تعيين کننده اين مسأله است که چه ميزان از اين مبلغ کلي را بايد يک دفعه اي به دست آورد.
شرکت يهودي، يک مؤسسه گذرا و انتقالي است. اما بايد ميان اين شرکت که يک طرح تجاري کامل و جامع است با انجمن يهوديان تفاوت بگذاريم.
شرکت يهودي در وهله اول بايد به دنبال تحقق منافع ويژه يهوديان کوچ کننده باشد که به هنگام کوچ از خود بر جاي خواهند گذارد. شيوه هايي که اين شرکت دنبال خواهد کرد، مانع از وقوع بحران خواهد شد و از اموال و دارايي هاي مردم محافظت خواهد کرد. اين شرکت مهاجرت داخلي شهروندان مسيحي –که پيش از اين به مهاجرت آنان اشاره کردم- را آسان خواهد کرد.
*کالاهاي غير قابل انتقال
کالاهاي غير منقول قابل توجه، ساختمان ها و اراضي و بنگاه هاي تجاري هستند. اين شرکت يهودي –در آغاز امر- بيش از انجام رايزني هاي ضروري براي فروش اين کالاها را به عهده نخواهد داشت. اين اموال يهوديان با آزادي کامل و بدون کاهش شديد قيمت ها فروش خواهد رفت. شاخه ها و شعبه هاي اين شرکت يهودي که در شهرهاي مختلف ايجاد خواهند شد، مراکز اصلي فروش دارايي هاي يهوديان خواهند بود. اين شرکت بابت اين اقدامات خود، حق العمل دريافت خواهد کرد، به گونه اي که ثبات مالي اين شرکت يهودي حفظ شود.
از آنجا که ممکن است ادامه اين روند[فروش دارايي هاي غير منقول] موجب کاهش شديد ارزش اين نوع دارايي ها شود به طوري که نتوان براي آن بازار ايجاد کرد، به همين دليل در زماني که چنين اتفاقي بيافتد، شرکت يهودي، شعبه ديگري ايجاد خواهد کرد که وظيفه اين شعبه، جلوگيري از فروش اين دارايي ها و حفظ و نگهداري آنان خواهد بود. اين شعبه تا زماني که دارايي ها غير منقول، قيمت معقول و قابل قبولي پيدا کنند، به مديريت و نگهداري[از راه اجاره دادن و ...] از آنان مبادرت خواهد کرد. اين شعبه از شرکت يهودي به جمع آوري اجاره بهاي اين دارايي ها و منازل اقدام خواهد کرد. زماني که اشراف و نظارت، لازم باشد، اين شعبه مديران و بازرساني براي اين کار تعيين خواهد کرد. البته چه خوب است که اين افراد از ميان مستأجران انتخاب شوند.
شرکت يهودي تلاش خواهد کرد تا در هر نقطه اي زمينه و تسهيلات لازم را فراهم کند تا اين اراضي به واسطه مستأجران که همان مسيحيان هستند، خريداري و به ملکيت آنان در آيد. بي ترديد افرادي از مسيحيان همچوين وکيل ها و ديگران جايگزين کارکنان فعلي اين شرکت[در اداره اراضي] خواهند شد. البته منظور اين نيست که آنان در خدمت يهوديان قرار خواهند گرفت، بلکه منظور اين است که آنان بنگاه ها و آژانس هاي آزاد براي ساکنان مسيحي خواهند بود تا هر کاري را بر اساس عدالت، انصاف و اعتدال و بدون به خطر انداختن منافع ملت هاي خويش انجام دهند.
در همين حال، اين شرکت يهودي اقدام به فروش اموال غير منقول يا تبديل و معاوضه آنها خواهد کرد. خانه اي که تحويل داده مي شود، به جاي آن خانه اي در حکومت جديد تحويل گرفته مي شود. همه چيز –در حدّ امکان- به اين سرزمين جديد منتقل خواهد شد تا سرزمين جديد به همان شکلي در بيايد که سرزمين پيشين يهوديان به آن شکل است. اين نقل و انتقال براي شرکت يهودي منبع سود بزرگ و تضميني خواهد شد. خانه هاي معاوضه اي نيز در دولت جديد، نو و شيک تر خواهند بود. اين خانه ها به طور کامل مجهز خواهند بود اين اموال از اراضي مهجور و متروک با ارزش تر خواهد بود، اما براي شرکت هزينه نسبتاً کمتري خواهد داشت. زيرا شرکت يهودي، اين اراضي را با قيمت هاي ناچيز خريداري کرده است.
*خريداري اراضي
زمين هايي که از طريق قوانين بين المللي به انجمن يهوديان واگذار خواهد شد، بايد به شيوه اي خاص به دست بيايند. اما گام ها و اقدامات اتخاذ شده از سوي برخي افراد براي شهرک هاي ويژه شان، در چارچوب اين شيوه و فرايند کلي نخواهد بود.
شرکت يهودي با توجه به نيازهاي ويژه خود و نيازهاي ما، به زميني پهناور نياز دارد. اين اراضي را بايد از طريق خريد متمرکز به دست آورد.اين شرکت به شکل مبنايي وارد مذاکره خواهد شد تا سلطه مالي خود را حفظ کند و ناظرين خويش را بر فرايند خريد بگمارد. اما هدف اصلي و بزرگ عبارت است از به دست آوردن زمين در «آنجا»بدون اينکه بهايي بيش از حدّ متعارف پرداخت شود. به همين شکل، به هنگام فروش زمين در «اينجا» نبايد به بهايي کمتر از اندازه متعارف راضي شد. نبايد اينگونه تصور شود که ما قيمت هاي مشخصي را بر اراضي تحميل خواهيم کرد. زيرا شرکت يهود با همکاري با انجمن يهوديان، شهرک نشيني را سامان خواهد داد و با اين کار قيمت اراضي را برآورد خواهد کرد. انجمن يهوديان نيز بايد مواظب باشد اين پروژه مانند کانال پاناما نشود، بلکه همچون کانال سوئز باشد. *(1)
شرکت يهودي قطعه هايي از اراضي خريداري شده را به قيمت پايين به کارکنان خود خواهد فروخت و به طور قسطي به آنان واگذار خواهد کرد. اقساط اين اراضي را نيز از حقوق ماهيانه آنها کسر خواهد کرد يا اينکه به عنوان پاداش هاي نقدي، برايشان محاسبه خواهد کرد. با اين کار جبران خدمات و تلاش هاي کارکنان شده است و نيز جلوي بسياري از امتيازات ديگري که انتظارشان را دارند، گرفته مي شود.
سودهاي فراوان حاصل از مضاربه اراضي، به حساب شرکت يهودي مي رود. زيرا اين شرکت عهده دار دريافت اقساط بلند مدت است و اين کار برايش خطرات و مشکلات فراواني را ايجاد مي کند. وقتي يک طرح و پروژه پر خطر مي شود، پس فوايد و سودهاي مورد انتظار اين پروژه نيز بايد به جيب آناني برود که اين خطرات را به جان مي خرند. از اصول اخلاقي در مسائل مالي اين است که ميان سود و خطر رابطه دو سويه برقرار است.
*ساختمان ها
شرکت يهودي، خانه ها و اراضي را به شکل تهاتر معامله خواهد کرد. البته بايد روشن باشد که اگر به دليل زراعت در يک زمين، قيمت زمين بالا برود، شرکت يهودي بايد از املاک و اراضي اش سود ببرد. بهترين مثال براي اين امر، زمين هاي ساخته شده در شهرها و روستاهاست. زيرا قيمت مناطقي که در آنها ساختمان سازي نشده، به دليل زراعت اراضي پيراموني اش، افزايش چشمگيري داشته است. آناني که اقدام به توسعه شهر پاريس کردند، ابتدا مضاربه هاي ساده اما بسيار زيرکانه اي را انجام دادند. آنان به جاي اينکه در کنار خانه هاي آخر شهر و چسبيده به اين خانه ها، ساخت و ساز جديد شروع کنند، قطعه هايي از اراضي مجاور را خريداري کردند و در پيرامون اين اراضي شروع به ساخت و ساز کردند. اين کار موجب شد، قيمت زمين به طور غير عادي بالا برود. پس از اينکه ساخت و ساز خانه هاي دورتر به پايان رسيد، شروع به ساخت و ساز زمين هاي خالي واقع شده در بين اين ساختمان ها، کردند. زمين هايي که قيمت آنها بسيار بالا رفته بود.
آيا شرکت يهودي، ساختمان ها را خودش بنا خواهد کرد يا از معمارهاي مستقل استفاده خواهد کرد؟ پاسخ اين است که شرکت يهودي هر دو شيوه را انجام خواهد داد. همانگونه که پس از اين توضيح خواهيم داد، شرکت يهودي ذخيره نيروي کار چشمگيري را در اختيار دارد، شرکت يهودي اين نيرو را به کار نخواهد گرفت، بلکه آنرا به شرايط زيستي همراه با رفاه و آسايش مبدّل خواهد ساخت. اما به هر حال اين، گران نخواهد بود. زماني که زمين شناسان، موقعيت شهرها را تعيين مي کنند، درباره مصالح ساختماني و فراهم کردن آن نيز بحث کرده اند. سوال اين است که اين ساختمان ها کجا بنا خواهند شد؟
*مسکن کارگري
مسکن کارگران (شامل همه کارگران) به عهده شرکت يهودي و باهزينه اين شرکت انجام خواهد شد. اين خانه ها همچون خانه هاي کارگران در شهرهاي اروپايي(که مانند آسايشگاه سربازخانه ها هستند) ساخته نخواهد شد. اين خانه ها مانند زاغه هاي چسبيده به کارخانه ها و کارگاه ها نيز نخواههد بود. بلکه اين خانه ها به صورت يک شکل و مطلوب ساخته خواهند شد. زيرا شرکت يهودي بايد در جايي که مصالح ساختماني فراواني هست، با هزينه پايين به ساخت و ساز مبادرت ورزد. خانه ها به يکديگر چسبيده ساخته نخواهند شد. بلکه با فاصله از يکديگر ساخته مي شوند و در فاصله بين خانه ها باغ و بوستان هاي کوچک ايجاد خواهد شد. در همين حال، مجموعه اين خانه ها، کوي و شهرک هاي زيبا و جذاب را خلق مي کنند. بافت طبيعي زمين موجب مي شود خلاقيت و نوآوري معماران جوان ما به کار بيافتد و آنان از حالت روتين فکري بيرون بيايند. حتي اگر مردم محتواي کلي اين طرح را درک نکنند، اما به هر حال آنان در خانه هاي نچسبيده به يکديگر خود، احساس آسايش خواهند داشت. آنان خواهند توانست معبد را از فاصله هاي بسيار دور ببينند. زيرا معبد، عقيده ديرين و کهن ماست که ما را به گرد يکديگر جمع کرده است.
براي کودکان، مدارس جذاب، بهداشتي و با روشنايي مناسب ايجاد خواهد شد. بهترين و نوين ترين نظام هاي آموزشي نيز در اين مدارس به اجرا در خواهد آمد. علاوه بر اين، مدارسي براي کارگران به پا خواهد شد تا فناوري هاي نوين را به آنان بياموزد و آنان نسبت به نحوه کار ماشين آلات، آشنايي و آگاهي کافي خواهند داشت.
علاوه بر اين، مکان هاي تفريحي نيز ايجاد خواهد شد. جامعه يهود، مسئول اداره درست اين اماکن خواهد بود. به هر حال، ما در اينجا به خود ساختمان ها پرداختيم. مشخص نشد که در اين ساختمان ها چه اتفاق هايي خواهد افتاد.
گفتم که شرکت يهودي با هزينه پايين، براي کارگران خانه خواهد ساخت. اين خانه ها ارزان خواهد بود. دليل ارزاني خانه ها، فقط فراهم بودن مصالح ساختماني نيست. همچنانکه فقط به دليل در اختيار داشتن اراضي از سوي شرکت يهودي نيست. بلکه علاوه بر اينها، دليل ديگر و اصلي اين است که براي کارگران اين ساختمان ها اجرت پرداخت نخواهد شد.[زيرا کارگران خودشان خانه ها را مي سازند.].
کشاورزان امريکايي در ساخت خانه هاي خود از شيوه همياري استفاده مي کنند. مي توان اين شيوه دوستانه و کودکانه –که مانند ساختمان هايشان، نامناسب است- را متحول ساخت.
*کارگران غير حرفه اي
شايسته است کارگران غير ماهر ما که در آغاز[مهاجرت به سرزمين جديد] از روسيه و روماني خواهند آمد، در ساخت خانه هاي خود به يکديگر کمک کنند. آنان بايد در آغاز، خانه هاي خود را از چوب بسازند. زيرا در اين مرحله آغازين، آهن برايشان فراهم نخواهد بود. در واقع آنچه مي سازند، ساختمان هاي موقتي است که در زمان هاي بعد، خانه هاي مجلل تر جايگزين آنها خواهند شد.
کارگران غير ماهر ما در ابتدا به شيوه تعاوني در ساخت اين خانه ها براي پناه دادن[به ديگران] بايکديگر همکاري خواهند کرد. همين خانه ها پس از سه سال خوشرفتاري اين کارگران، به ملکيت آنان در مي آيد. به اين ترتيب ما به مرداني فعال و برجسته و سرآمد دست خواهيم يافت. اينان در طي سه سال کار و در چارچوب يک نظام انضباطي مناسب، براي زندگي آموزش خواهند ديد.
پيش از اين گفتم که اين شرکت يهودي به کارگران مزد نخواهد پرداخت. سوال مي شود پس آنان چگونه زندگي خود را بچرخانند؟
به طور کلي، بنده هوادار سيستم دادن کالا به عنوان اجرت کار نيستم. اما درباره اين شهرک نشينان اوليه اين سيستم را اجرا کرد. شرکت يهودي شيوه هاي مختلفي را براي معاش آنان فراهم خواهد کرد. به طوري که حتي ممکن است تأمين معاش آنان به عهده شرکت يهودي باشد. به هر حال، سيستم يادشده، فقط در چند سال اوليه اجراي طرح، به کار خواهد رفت. اما اين کارگران در زمان هاي پس از اين، به تاجران خُرد و مالکان اراضي و ... تبديل خواهند شد. به اين ترتيب شرکت يهودي، آناني را که زندگي در «اينجا» برايشان بسيار سخت و دشوار است و مجبورند دوره گردي و دستفروشي کنند، به «آنجا» مي برد ولي هرگز آنان ديگر چنين حرفه هايي را در «آنجا» نخواهند داشت. همچنانکه شرکت يهودي به افراد ولگرد و شرابخواران اجازه مهاجرت نمي دهد.
در دوره اول شهرک نشيني، هرگز اجرت پرداخت نخواهد شد. اما بي ترديد براي کار مازاد، اجرت تعيين خواهد شد.
*ساعات کار روزانه: هفت ساعت
در آنجا، سيستم کاري، بر اساس روزانه هفت ساعت کار خواهد بود. اما اين سخن، به اين معنا نيست که الزاماً بريدن چوب، حفر چاه، شکستن صخره ها و صدها نوع کار روزانه ديگر، در اين هفت ساعت انجام خواهد شد. بي ترديد چنين نيست... در واقع ساعت کاري در روز چهارده ساعت خواهد بود که بر اساس تقسيم کار به چهار شيفت انجام خواهد شد. هر شيفت سه ساعت و نيم تعيين خواهد شد. تنظيم و ساماندهي اين امر به شيوه نظامي صورت خواهد گرفت. علاوه بر اين، فرمان ها، ترفيعات و دستمزد و... برقرار خواهد بود. اينها را بعداً تشريح خواهم کرد.
فردي که بدن سالم دارد مي تواند در سه ساعت و نيم، کارهاي فراواني را انجام دهد. او يک بازه زماني به همين مدت را به استراحت، رسيدگي به خانواده و آموزش هدفمند، اختصاص مي دهد و پس از آن دوباره با نشاط به سر کار باز مي گردد. اين نظام کاري معجزه آفرين است. به اين ترتيب، نظام هفت ساعت کار روزانه، در حقيقت شامل چهارده ساعت کار مشترک است. اما نه بيش از اين.
من بر اين باورم که مي توان اين نظام هفت ساعت کار روزانه را با موفقيت پياده کرد. تلاش هاي صورت گرفته براي اجراي اين نظام در بلژيک و انگليس براي همگان مشهود است. [هرچند] برخي از مقامات و فعالان عرصه اقتصاد سياسي پيشرفته، با مطالعه اين موضوع اعلام کرده اند که پنج ساعت کار در روز، هدف مورد نظر را به طور کامل برآورده مي سازد، [اما] به هر حال، انجمن يهوديان و شرکت يهودي تجربه هاي جديدي را در سطح گسترده به اجرا در خواهند آورد که بتواند براي ملت هاي ديگر جهان نيز سودمند باشد. اگر ثابت شود که سيستم هفت ساعت کار روزانه، قابل عملي شدن است، در حکومت آينده ما اين سيستم به عنوان يک نظام قانوني و لازم الاجرا دنبال خواهد شد. به اين ترتيب شرکت يهودي هميشه به کارمندان خود اجازه هفت ساعت کار روزانه را خواهد داد و قادر به اجراي آن نيز خواهد بود. اين ميزان کار، يک فراخوان براي جذب ملت يهود از جاي جاي کره خاکي خواهد بود. همگان نيز بايد از روي اختيار بيايند. زيرا سرزمين ما، سرزمين موعود[ميعاد] است.
کسي که بيش از هفت ساعت در روز کار کند، مزد اضافي دريافت خواهد کرد. اگر ببيند که همه نيازهاي خود را برآورده کرده و اعضاي خانواده او نمي توانند کار کنند، او مي تواند بخشي از دارايي خود را به موسسههاي خيريه بدهد. زيرا نيازهاي اعضاي خانواده او از طريق مؤسسه هاي خيريه مرکزي برآورده خواهد شد. بايد عدم تبذير –که يکي از خصلت هاي ملت ماست- را به شدت ترويج کرد. زيرا اين کار در وهله اول موجب بالا رفتن فرد و رسيدن به مراحل بالاتر[کمال] مي شود. از سوي ديگر اين مال تبذير نشده، يک ذخيره پولي بزرگي را ايجاد مي کند که براي قرض دادن در آينده سودمند خواهد بود. مزد کار بيش از هفت ساعت نيز با گواهي پزشک قابل پرداخت است. ساعات کار مازاد در روز نيز نبايد بيش از سه ساعت بشود. مردان ما براي کار در ميهن جديد روانه اين سرزمين خواهند شد و جهانيان خواهند ديد که ما چه ملت زحمتکشي هستيم.
من به دليل بيم پيچيده شدن امر براي خوانندگان، از تشريح جزئيات سيستم Truck System. خودداري مي کنم. اما بايد گفت زنان اجازه ندارند کارهاي سخت و طاقت فرسا را انجام دهند. همچنانکه کار مازاد نيز براي آنان ممنوع است.
زنان باردار از انجام هر کاري معاف خواهند شد. غذاهاي مقوي نيز براي آنان فراهم خواهد شد. زيرا ما ميخواهيم، نسلهاي بعدي ما –چه زن و چه مرد- قوي و نيرومند باشند. ما به کودکان، همانگونه که مي خواهيم، آموزش خواهيم داد. اما وارد جزئيات اين مسأله نيز نمي شوم.
سخن ما درباره مسکن کارگران و کارگران غير ماهر و شيوه حيات آنان بر اساس يک آرمان دست نيافتني نيست. همچنانکه ديگر اجزاي اين طرح من، آرماني و خيالي نيستند. همه آنچه گفته شد، پيش از اين –هرچند در مقياس کوچکتر-تجربه شده است.
سيستم Assistance par le travail که در پاريس اجرا مي شد، آنگونه که من ديده ام، براي حل مشکل يهود، فوايد بسياري دارد.
*تخفيف در کار
سيستم تخفيف در کار،که در پاريس و ديگر شهرهاي فرانسه و نيز در انگليسف سوييس و امريکا اجرا مي شود، محدود است و اين شيوه قابل گسترده تر شدن دارد.
مبناي «تخفيف در کار» چيست؟ اين سيستم به طور خلاصه به اين معناست که کارهاي سبک و غير فني مانند بريدن درختان، کوچک کردن چوب ها براي استفاده در شومينه خانه ها در پاريس، به افراد ناتوان و بينوا داده مي شود. اين يک نوع کار زندان ها پيش از وقوع جرم است که بدون ريختن آبروي فرد انجام مي شود. اين کار در واقع ابزاري براي جلوگيري از ارتکاب جنايت به دليل داشتن نياز مالي است. زيرا توانايي افراد سنجيده مي شود و سپس به حسب اين توانايي ها، کارهايي به آنان واگذار مي شود. نبايد گرسنگي انسان ها را به سمت انتحار و خودکشي ببرد. زيرا اين کار براي تمدني که در آن افراد ثروتمند، تکه هاي گوشت را جلوي سگ خود مي اندازند، يک لکه ننگ به شمار مي آيد.
به اين ترتيب، تخفيف در کار، موجب مي شود براي همه انسان ها کار فراهم شود. اما اين نظام داراي يک نقص بزرگ است. تقاضا براي توليدات کارهايي که انسان هاي غير حرفه اي انجام مي دهند، چندان زياد نيست. بنابر اين، مؤسسه اي که اين افراد را به کار مي گيرد، زيان مي بيند. هرچند يک اين مؤسسه، خيريه است و آماده زيان دهي است، اما قرار است نيکي بشود. در اينجا ميان اجرت پرداخت شده با ارزش حقيقي کار تفاوت فراواني وجود دارد. به عنوان مثال ما به گدا، دو درهم کمک کنيم، اما مؤسسه خيريه او را به کاري استخدام مي کند که در آن دو درهم نيز زيان مي کند. اما در همين حال اين گداي بي ارزش به يک کاسب باشخصيت و داراي درآمد تبديل مي شود.
ممکن است اين فرد به عنوان مثال يک فرانک و نيم(فرانک فرانسه) به دست آورد. اما کار او ده سنت بيشتر ارزش نداشته باشد. معناي اين کار اين است که فردي که بدون توهين و با احترام کمک دريافت کرده، پانزده برابر حق خود کاسبي کرده است. به عبارت ديگر، ممکن است مؤسسه خيريه به جاي [دادن]يک ميليارد،[پول به افراد نيازمند]، مجبور شوده پانزده ميليارد بپردازد.
اين مؤسسه بي ترديد ده سنت زيان مي دهد. اما شرکت يهودي يک ميليارد زيان نخواهد کرد. بلکه از اين کمک خود سودهاي فراواني به ست خواهد آورد. اين مسأله بعد اخلاقي نيز دارد. اين نظام کوچک تخفيف در کار که در حال حاضر اجرا مي شود، از راه صنعت خود را روي پا نگه مي دارد تا اينکه اين فرد بيکار، کاري متناسب با توانمندي هاي خويش پيدا کند. حال ممکن است اين فرد همان حرفه قديمي خود را پيدا کند يا اينکه به حرفه جديدي مشغول شود. بر اساس اين نظام، به اين فرد هر روز چند ساعت مرخصي داده مي شود تا به دنبال پيدا کردن کار بپردازد. اين مأموريتي است که مؤسسه به آن کمک مي کند.
عيب و نقص اين نهاد هاي کوچک اين است که از ورود به رقابت با تاجران چوب و ديگران محروم شده اند. زيرا آنان انتخاب کننده اند و ممکن است که معترض نيز باشند. چه بسا که اعتراض آنان نيز به حق باشد. همچنانکه اين ارگان هاي کوچک از رقابت با زندان هاي کار که زير نظر حکومت اداره مي شوند(زيرا به کارگيري مجرمان و اصلاح آنان وظيفه دولت است) نيز محروم شده اند.
در واقع، درجوامع قديمي، براي اجراي موفقيت آميز نظام تخفيف در کار، فضاي بسيار محدودي يافت مي شود. اما اين نظام، در جامعه جديد فضاي مانور بيشتري خواهد داشت. علاوه بر اينها، ما به شمار فراواني کارگر غير ماهر نياز داريم تا کارهاي ابتدايي و لازم بريا شهرک نشيني را انجام دهند. مانند باز کردن راه ها، کاشتن درختان، تسطيح اراضي، نصب خطوط ريلي و ساختن تيرهاي تلگراف و .... همه اين ها بر اساس يک طرح بزرگ از پيش طراحي شده انجام خواهد شد.
ادامه دارد
*پاورقي:
1- شايد منظور نويسنده، ملکيت سهام کانال سوئز و مديريت آن از سوي يک هيئت بيگانه در کنف حمايت اشغالگري اراضي از سوي انگلستان باشد.(مترجم عربي)